چرا كشورها شكست مي‌خورند (سرچشمه‌هاي قدرت فقر و غناي كشورها)

ناشر: دنياي اقتصاد
مترجم: پويا جبل‌عاملي - محمدرضا فرهادي‌پور
نويسنده: دارون عجم اوغلو - جيمز رابينسن
قطع: وزيري
نوع جلد: شوميز
زبان: فارسي
تعداد صفحات: 560
سال انتشار: 1402
نوبت چاپ: 11
وزن: 770
شابک: 9786007106044
قيمت: 500,000تومان
موجودي : موجود نیست

درباره‌ی کتاب

کتاب «چرا کشورها شکست مي خورند» طبق معيارهاي متعارف دانشگاهي، اثري اقتصادي نيست؛ و باز طبق همين معيارها اثري سياسي، جامعه شناختي، حقوقي و تاريخي هم نيست و در عين حال کتابي است بس دقيق و جامع درباره همه اين رشته هاي علمي. همين ويژگي اخير است که تحسين عالمان اقتصاد و سياست و فرهنگ و جامعه و تاريخ را بر انگيخته است. ستايندگان کتاب به تصريح يا تلويح، آن را از نمونه هاي درخشان مطالعات بين رشته اي تشخيص داده و گفته اند که مولفان، دانشنامه اي کم نظير در علوم اجتماعي آفريده اند که به پرسش هاي بنيادي درباب علل فقر و غناي کشورها پاسخ هايي قانع کننده داده است. «چرا کشورها شکست مي خورند» اساسا راجع به وضع اقتصادي انواع جوامع از جماعات و آبادي هاي اوليه تا کشورهاي امروزي است؛ اما ارجاعات پرشمار مولفان به تجربه هاي جهاني، به کتاب خصلتي تاريخي هم داده است، و حتي مي توان گفت اين کتاب راجع به تاريخ تحولات اقتصادي جوامع و با تاکيد بر مبحث توسعه است. از اين حيث، با وجود اينکه مشرب اقتصادي مولفان (نهادگرايي) در سراسر کتاب با قوت تمام جاري است، کتاب بيش از آنکه ذيل يکي از نحله هاي اقتصادي قرار گيرد، از لون تاريخ است. بنيان اين کتاب بر هشت اصطلاح کليدي استوار است و انواع و اقسام مثال ها و استدلال هاي کتاب در خدمت تشريح همين هشت اصطلاح است. اصطلاحات اول دوم که مکمل يکديگرند، inclusive institutions و abstractive institutions هستند که در اين کتاب به «نهادهاي فراگير» و «نهادهاي بهره کش» ترجمه شده اند. منظور از نهادهاي فراگير، اعم از نهادهاي سياسي و اقتصادي، نهادهايي است که امکان فعاليت آزاد را براي همه شهروندان فراهم مي کنند. نهادهاي بهره کش در نقطه مقابل قرار دارند و راه ورود عموم را به قدرت سياسي و فعاليت اقتصادي مي بندند و اين مزايا را در اختيار نخبگان خاص قرار مي دهند. جانمايه تحليل کتاب اين است که هرجامعه اي که نهادهاي فراگير در آن حاکم شده اند، آن جامعه راه رشد اقتصادي و سعادت را پيموده است؛ و برعکس جوامعي که نهادهاي بهره کش بر آن مسلط شده اند به راه خودکامگي و تهيدستي افتاده اند. اصطلاحات سوم و چهارم که باز هم مکمل هم هستند، virtuous circles و vicious circles هستند که به «چرخه هاي فضيلت» و «چرخه هاي رذيلت» ترجمه شده اند. وقتي در جامعه اي نهادهاي فراگير پا مي گيرند، اين نهادها راه را بر کژي ها مي بندند و حتي اگر در مقاطعي نخبگان در صدد احياي نهادهاي بهره کش بر آيند، قدرتِ نهادهاي فراگير راه را بر آنها مي بندد؛ و بر عکس، جامعه اي که نهادهاي بهره کش بر آن مستولي شوند، تلاش ها براي ايجاد نهادهاي فراگير مدام به سنگ موانع مي خورد. اصطلاح پنجم، critical juncture يا «بزنگاه تاريخي» است که دلالت بر مقاطع خاص در تاريخ جهان دارد. اين اصطلاح که ترجمه واژگاني آن « بزنگاه حياتي» يا «مقطع سرنوشت ساز» است، در اين کتاب در وصف ادواري از تاريخ به کار رفته که جوامع مختلف، اعم از جماعات کوچک و يا کشورها، فرصت انتخاب داشته اند و راه آينده آنها از درون همين انتخاب ها بيرون آمده است. انتخاب لفظ تاريخي به جاي حياتي يا سرنوشت ساز، که ترجمه هاي دقيق تري هستند، به اين علت بوده که نشان دهد، تاريخ ملت ها تابعي از انتخاب آنها در چنين مقاطعي بوده است. اصطلاح ششم که سيال ترين و پيچيده ترين واژه اين کتاب است و به کرات به کار رفته، contingency و وجه وصفي آن يعني contingent است. معاني رايج اين واژه مطابق تعاريف لغتنامه ها، «احتمال، امکان، تصادف، پيشامد، حادثه، سانحه» يا نظاير اينهاست. اما در اين کتاب به جز موارد نادر که چنين معني هاي دارد، در معنايي ديگر به کار مي رود که خاص اين کتاب است. هر گاه اين واژه در باب امور پسيني يا وقايعِ حادث شده به کار رفته دلالت بر معنيِ ظاهري يا امر تصادفي دارد. البته اينجا هم وقوع تصادفي، امري محتوم و مقدر نيست و مي توانسته است رخ ندهد. اما هر گاه اين واژه در باب امور پيشيني، امور حادث نشد? محتمل و يا پيش بيني احتمالات به کار رفته به معناي امر ممکن الوقوع و يا محتمل الطرفين است. به همين علت در ترجمه اين کتاب بسته به مکانت جمله، يکي از شقوقِ تصادف، ممکن الوقوع و يا محتمل الطرفين به کار رفته است – با اين تذکار که در بيش تر موارد، مولفان معناي اخير يعني محتمل الطرفين را مدنظر داشته اند و طبعا فراواني اين واژه در ترجمه فارسي،بيش از ديگر واژه هاست. اصطلاح هفتم، absolutism است. اين لفظ در مواردي که به بنيان هاي حکومت هاي مورد بحث اشاره دارد به حکومت مطلقه و آنگاه که به خصال افراد مربوط مي شود، خود کامگي ترجمه شده است. بر همين سياق، واژه absolutist نيز وقتي در وصف رژيم هاي سياسي به کار رفته مطلقه و وقتي که در وصف افراد به کار رفته،