دربارهی کتاب
کتاب «يونايتد نفرينشده» تابستان 2006 چاپ شد و بلافاصله در سياههي کتابهاي پرفروش بريتانيا جاي گرفت و فرم روايي ديويد پيس با استقبال فراوان منتقدان ادبي انگليس روبهرو شد. پيس، متولد 1967، پيش از آن پنج رمان ديگر نوشته بود که رمان GB84، قصهاي در بستر اعتصابات دههي هشتاد ميلادي معدنچيان انگليس، جايزهي بسيار معتبر «جيمز تايت بلک مموريال پرايز» را به دست آورده بود، همان جايزهاي که در صف برندگانش نام دي اچ ال لاورنس، جان لوکاره و جان بوکان هم خودنمايي ميکرد. ولي «يونايتد نفرينشده»، با ترکيب واقعيت و تخيل او را بدل به نويسندهي نامآشناي بريتانيا کرد.
«يونايتد نفرينشده» رماني دربارهي حضور چهل و چهارروزهي پرتنش و نافرجام برايان کلاف، مربي نامآشنا و جنجالي انگليسي، در باشگاه ليدز يونايتد است. اما هر چند قصه با اشاره به رخدادها و شخصيتهاي واقعي فوتبال انگليس دههي شصت و هفتاد ميلادي جلو ميرود، ولي استاديومهاي فوتبال براي پيس زندانهاي تنگي هستند و طرفداران نشسته بر سکوها نقش جلادان را ايفا ميکنند. او تصوير سياه و تلخي از فوتبال ارائه ميدهد و کلاف را مردي سرگردان در مرز نبوغ و جنون توصيف ميکند. فوتبال و موتيفهاي تکرارشوندهاش، بازي به بازي ديگر و فصلي به فصل ديگر، بستر مناسبي براي چالش پيس با فرمي است که در تکرار واژهها و جملهها براي توصيف شخصيت تلخانديش کلاف برگزيده. پيس گاهوبيگاه جملههايي را که شخصيتها بر زبان ميآورند، يا آنچه در ذهن کلاف ميگذرد، با تکههايي از اشعار يا واژهها يا عباراتي ديگر ترکيب ميکند که شگرد ديگرش در اين پازل روانشناسانه است.
برايان کلاف براي ديويد پيس ميخوارهي عنانگسستهاي است که ليوان الکل و سيگار از دستش نميافتند. مرد بلندپروازي است که هميشه و همهجا به منافع و آرزوهايش ميانديشد. پيس رخدادهاي واقعي را با حوادث و گفتوگوهايي زاييدهي خيال خود ترکيب کرده و ميتوان وراي همهي آنها به پيچيدگي ذهني ماليخوليايي که سخت شيفتهي قدرت است، دست يافت. کلاف بيرحمانه به ديگران ميتازد ولي نميتواند براي ما بهعنوان خواننده ترس و تشويش درونياش را پنهان سازد.
برايان کلاف، راوي رخدادها، در سراسر اثر با خودش حرف ميزند. خودش را گاهي من خطاب ميکند و گاهي تو و زمان توصيف وقايع گاهي گذشته است و گاهي حال. آنچه يادآور الگوي روايي «آنا کارنينا» (لئو تولستوي) يا «در جستوجوي زمان ازدسترفته» (مارسل پروست) يا «خشم و هياهو» (ويليام فاکنر) يا نمونهي متا?خر درخشانش «قطاربازي» (ايروين ولش) هم هست. اين الگوي روايي براي توصيف شخصيت کلاف که با خشم مهارنشدني به زمين و زمان مينگرد هم به کار رفته. کلاف پس از رهبري داربيکانتي در
وصف مربيان برجستهي بريتانيايي جاي گرفت. اما ورودش به ليدز جدلآفرين و غيرمنتظره بود. او پا به جايي گذاشت که از ته دل از همهچيز آن نفرت داشت: از منطقهي يورکشاير، از شهر ليدز، از باشگاه ليدز يونايتد، از مردمانش، از مربي سابقش دن روي. کينهي کلاف به دن روي در تاروپود «يونايتد نفرينشده» تنيده شده و حسادت وصفناشدني او نسبت به دن روي بيبهانه شعلهور ميشود. ساير شخصيتها هم عناصر محرکهي بروز واکنشهاي کلاف هستند. پيتر تيلور، دستيارش که مثل سانچو پانزا کنار دن کيشوت، اوامر کلاف را اجرا ميکند. بيلي برمنر، کاپيتان ليدز، که دست رفاقت و صميميت با کلاف نميدهد و او را پس ميزند، ديو مککاي که کاپيتان کلاف در داربي است ولي پس از اخراج او جايش را در اين باشگاه ميگيرد و خشم کلاف را شعلهور ميسازد، يا الف رمزي، مربي تيمملي انگليس، که کلاف روياي نشستن بر جاي او را دارد.
شيوهي روايي «يونايتد نفرينشده» خطي نيست و در آن، دو دورهي مختلف زندگي برايان کلاف درهم آميخته شده و بهصورت موازي، از زمان حال به فلاشبک و برعکس، در دو مکان اصلي رخدادها يعني استاديوم الند رود در ليدز يونايتد در شهر ليدز آغاز ميشوند و چهل و چهار روز حضور او را بهصورت روزبهروز پي ميگيرند. در عينحال روند اوجگيري کلاف در گذشته در دل آن روزها جاي گرفته، و گذشته و اکنون باهم ترکيب ميشوند تا سرانجام در پايان به يک نقطه برسند.
تام هوپر سال ???? فيلمي با همين عنوان بر مبناي کتاب پيس با بازي مايکل شين به نقش برايان کلاف ساخت که نتوانست به روح پرتبوتاب نيشدار کتاب رسوخ کند. «يونايتد نفرينشده» از آن کتابهاي فيلمنشدني است.