دربارهی کتاب
آرا و عقايد بشر تمامشدني نيست. آنچه به اين گنجينهي تمامناشدني کمک ميکند، شناخت آراء عقايد و انديشهي انديشمندان است که در تعاطي و برخورد انديشهها در زمانهاي مختلف، خلاقيت و نوآوري را به بار نشانده و افکار جديد را به منصهي ظهور ميرساند. استادان توانا به انجام اين کار در دانشگاهها، که حوزهي فعاليتشان بهنوعي با شناخت انديشهها، برخورد آرا و خلاقيت و نوآوري توا?م است، بهواقع آموزشدهندگان اين نگرش همهجانبه و خلاق بهعنوان رسالت تاريخي و وظيفهي اجتماعي و فکري خود به دانشجويان و سازندگان و انديشمندان فرداي جامعهاي خواهند بود که نياز به توليد فکر و ايده را ميتوان از اين طريق تا?مين کرد.
آرا و عقايد مارکوزه بهنوعي از اين خلاقيت و نوآوري برخوردار است. او اميدوار بود تا بتواند با ديدگاه و تا?ليفي که براساس مباني فرويديسم يا با مارکسيسم بهعمل آورد، و نقش مباني زيباييشناختي خود، جامعهي معاصر را از تکساحتي بودن خارج سازد. مارکوزه موافق وضع موجود نبود و با انقلاب خود در واقع بهدنبال راهحلي براي رهايي از وضعيت موجود و استثماري بود که جامعهي معاصر غربي، بنياديترين محرمات اخلاقي تمدن را مورد تجاوز قرار داده بود. اين انقلاب به نظر او بايد در عين حال، انقلابي در ادراک نيز ميبود که بازسازي مادي و مفهومي جامعه را همراهي کند، و زمينهي زيباييشناختي تازهاي را پديد آورد. بهنظر مارکوزه جنبش دانشجويي در دهههاي ???? و اواي دههي ???? نشان ميدهد که چگونه طالب تغيير شکلي برقآسا در ذهنيت و حساسيت و تخيل و عقل و خرد آدميان بود. اين جنبش چشمانداز تازهاي را عرضه نمود و نفوذ روبنا به زيربنا را نشان داد. نفوذي که به واقع تا?ثير زيادي بر تجديد حيات فکري و سياسي مکتب فرانکفورت از خود بر جاي گذارد و احتمال تولد دوباره و رنسانس جديدي را براساس نگرش مارکوزه در عصر جهاني پسامارکوزه، بيش از پيش هويدا ميسازد.