دربارهی کتاب
مجموعه حاضر به منظور مرتفع کردن نياز مشاوران بازاريابي، واحدهاي تحقيقات بازاريابي، و مديران بازاريابي شرکتها جمعآوري و نگاشته شده است و هدف از آن، ارائه ابزارها و مدلهايي است که بيشترين کاربردها را براي پاسخگويي به تحليل مورد توجه اين کسبوکارها در برداشته باشد. براي درک ماتريس بوستون بايستي فهمي صحيح از ارتباط دروني دو عامل سهم بازار و رشد بازار داشته باشيم. سؤالي که ماتريس بوستون ميپرسد و ما بايستي بدان پاسخ دهيم عبارت است از اينکه: »آيا بايستي منابع سازماني خود را براي برخي محصولات و صرفاً به اين علت که فعلاً برايمان پولآور است، سرمايهگذاري کنيم؟« نتيجهي تفکر استراتژيک، ايجاد يک چشمانداز يکپارچه از سازمان ميباشد... ساخت استراتژي، فرايندي به هم تنيده از تمامي عواملي است که براي مديريت سازمان بهکار ميآيد. هر دو مفهوم »ماًموريت« و »شايستگيهاي اصلي« به ايجاد بخشي از آميزهي اساسي و ضروري براي رهنمون کردن يک سازمان به اجراي مقصود اصلي و بنيادين »ارائهي ارزش به مشتري« معطوف ميباشد. علت ديگر استفاده از »ماتريس جايگاه رقابتي نسبي« و نه »ماتريس سهم بازار« آن است که فاکتورهاي موفقيت کسبوکارهاي سازماني بسته به نوع آن کسبوکار متفاوت است و سازمان بايستي از اينکه کداميک از اين فاکتورها، در کداميک از اين کسبوکارها، داراي موقعيت غالب است، تصويري واضح داشته باشد تا بتواند يک طرح استراتژيکي موفق را به اجرا در آورد. مدل 7S مکنزي را ميتوان به عناصري از يک تيم و يا يک پروژه هم بسط داد و بهکار گرفت. اين تنظيمات را ميتوانيد فارغ از تعريفي که در حوزههاي مطالعاتي خود داريد نيز بهکار بگيريد. تحليل متقارن يک تکنيک شناخته شدهي تحقيقات بازاريابي است که به منظور تعيين ويژگيهاي يک محصول جديد و نحوه قيمتگذاري آن مورد استفاده بازاريابان قرار ميگيرد. بدون ترديد اگر فاقد هر گونه مزيت ويژهي فروش باشيم، ناگزير بايستي تلاش خود را براي بقاء سازماندهي کنيم؛ يعني بهسختي کار کنيم و انتظار ناچيزي داشته باشيم .