ما دايناسور بوديم

ناشر: چشمه

نويسنده: شهلا زرلكي

قطع: رقعي

نوع جلد: شوميز

زبان: فارسي

تعداد صفحات: 94

سال انتشار: 1389

نوبت چاپ: 1

وزن: 120

شابک: 9789643625672

قيمت: 2,200تومان

موجودي : موجود نیست

به من اطلاع بده

افزودن به علاقه‌مندی‌ها

درباره‌ی کتاب

«نمي‌دانم. شايد آن چيزي که مرز خواب و بيداري مي‌نامم، به قول بعضي از روان‌شناس‌ها در حقيقت مرز عقل و جنون بوده است. بيشتر از اين نمي‌توانم چيزي درباره‌ي آن بعدازظهر بگويم. آخرين چيزي که دقيقاً يادم هست، صداي سيفون بود و هم‌زماني قطع شدن آن صدا با به پايان رسيدن موسيقي اضطراب‌آور مهرداد. صورتم را قبل از کشيدن سيفون با آن حوله‌ي سبز کاهويي خشک کرده بودم و تصميم گرفته بودم کلمه‌اي درباره‌ي ساعت سه حرف نزنم. فکر نمي‌کنم بعد از بيرون آمدنم از دست‌شويي اتفاق خاصي افتاده باشد. شايد هم من چيزي يادم نمانده، مثل خيلي چيز‌هاي ديگر آن بعدازظهر که همه از خاطرم رفته‌اند.» بخشي از داستان يک بعدازظهر معمولي «ما دايناسور بوديم» نخستين مجموعه‌داستان شهلا زرلکي، منتقد و داور ادبي ست. اين مجموعه با ?? داستان کوتاه، اغلب به روابط فردي و توصيف احوالات دروني انسان‌ها مي‌پردازد. يک بعدازظهر معمولي، ما دايناسور بوديم، بهار خواب، جاودانگي، خداوند معبد نپال، آن‌ها تمام تعطيلات با هم بودند، نانا، صابون گلنار، الدورادو، پاپا نيکلا، مثل صداي باد و يک داستان يک‌ساعته داستان‌هاي اين مجموعه هستند.