دربارهی کتاب
اگر نتايج پژوهشها نشان دهد که بيش از 85 درصد نگرانيهاي ما انسانها در واقعيت به وقوع نميپيوندند، اگر نتايج تجارب روزمره خودتان نشان دهد که نگراني منجر به موفقيت بيشتر در فعاليتهاي روزانهتان نميشود، اگر تجربه پزشکان نشان دهد که نگراني، ما را مستعد برخي بيماريهاي جسمي نظير مشکلات گوارشي، پوستي و قلبي عروقي ميکند، اگر توصيههاي روانشناسان بر اين باشد که نگراني يک فعاليت ذهني تکراري و بيثمر است که هيچ قدرتي در کنترل امور زندگي ندارد، اگر دانشمندان تکاملي نگراني را يک واکنش صحيح اما در زمان اشتباه قلمداد ميکنند، اگر در يک مجله علمي بخوانيد که پژوهشگران به اين نتيجه رسيدهاند که افراد نگران سيستم ايمني ضعيفي دارند و بيشتر از ديگران به بيماريهاي جسمي مبتلا ميشوند، اگر نصيحتهاي پدربزرگها و مادربزرگهايمان اين باشد که «بيخيال غم و غصه باش و زندگي کن»، آيا باز هم در نگران بودن از هم پيشي ميگيريم؟ آيا بهجاي اينکه در طول روز، ده دقيقه فکر کنيم و ده ساعت فعاليت انجام دهيم، روزي ده ساعت نگران ميشويم و ده دقيقه کار ميکنيم؟ آيا باز هم قبل از خواب، ساعتها به بررسي اتفاقات ناخوشايند احتمالي در آينده ميپردازيم؟ آيا باز هم غلام حلقه به گوش ذهن ترسويمان ميشويم و دستورات او را موبهمو اجرا ميکنيم؟ آيا زمان زيادي از روز خود را به پيگيري اخبار نگرانکننده اختصاص ميدهيم؟ آيا بهجاي ايجاد فرصت براي يادگيري فرزندانمان، آنها را با نگرانيهاي وقت و بيوقتمان کنترل ميکنيم و جلوي پيشرفت و تجربهگري آنها را ميگيريم؟ آيا هنوز هم قبل از رفتن عزيزانمان به محل کار يا مدرسه، پيغام تکراري و اضطرابزاي «بيشتر مراقب خودت باش» را به آنها ميدهيم؟
اگر هنوز هم ذرهاي جسارتِ زندگي کردن به شيوه دلخواه در وجودتان باقي مانده است، شما را به مطالعه اين کتاب دعوت ميکنيم. بيشک کتابي که در دست داريد، يکي از بهترين و کميابترين منابع خودياري براي رهايي از چنگال نگراني و اضطراب مزمن و همچنين دستيابي به يک زندگي دلخواه و در نهايت احساس خوشبختي است، همان حسي که همگي در پي آن هستيم. يکي از تفاوتهاي بارز اين کتاب با ساير منابع، قابليت اجرا و کاربردي بودن راهکارهاي آن است.