دربارهی کتاب
رشد روزافزون شرکتها و جدايي ناگزير مالکيت از مديريت، مشکلات نمايندگي را بهدنبال داشته است. در چنين شرايطي، راهکارها و ابزارهايي که بتوان از طريق آنها تضاد منافع به وجود آمده ميان مالکان و مديران را به نوعي تعديل و مشکلات نمايندگي را به حداقل ممکن رساند، از اهميت ويژهاي برخوردار شده است. از ميان اين ابزارها، راهبري شرکتي و مکانيزمهاي آن، نمود گستردهاي در جامعه پيدا کرده و مورد توجه اقشار مختلفي از خبرگان و تصميمگيرندگان مالي و اقتصادي قرار گرفته است. از سوي ديگر، رسواييهاي مالي اواخر دهه 1990 و اوايل دهه 2000 باعث عدم اعتماد سرمايهگذاران به گزارشات مالي شد که توسط شرکتهاي عام ارائه ميگرديد. بحرانهاي مالي شرکتهاي خوشنام و معروفي مثل انرون و ورلدکام ميلياردها دلار به سرمايهگذاران و اعضاي صندوقهاي بازنشستگي زيان وارد کرد. در ايران نيز وقوع برخي رسواييهاي مالي در تعدادي از بانکهاي کشور، زيان زيادي به جامعه و بدنه دولت وارد آورد. اين رسواييها به طرح يک سوال بنيادي منجر گرديد: «پس اعضاي هيأت مديره، مديران، حسابرسان، مشاوران حقوقي، تحليلگران مالي و حتي استانداردگذاران و تدوينکنندگان قوانين و مقررات کجا بودند؟» به عبارت ديگر «نقش عدم حضور يک سيستم راهبري شرکتي مسئول، هوشيار و اثربخش در وقوع اين رسواييها چه بود؟»
اين کتاب ترجمهاي است از کتابي با همين عنوان (راهبري شرکتي و اخلاق) که توسط پروفسور ذبيح الله رضايي استاد تمام دانشگاه ممفيس آمريکا به رشته تحرير درآمده است. در اين کتاب که در 15 فصل ارائه شده است، مطالبي مهم و آموزنده در خصوص راهبري شرکتي و اخلاق کسب و کار بيان گرديده است. مجموعه حاضر ترجمه هشت فصل از کتاب اصلي است که براي ايجاد هماهنگي بيشتر در فصول آن (البته با موافقت نويسنده آن) فصلهاي هفتم و نهم جابجا شدهاند و بنابراين فصل هفتم اين کتاب معادل فصل هشتم کتاب اصلي و فصل هشتم اين کتاب معادل فصل نهم کتاب اصلي است. ساختار اين هشت فصل به شرح زير است:
فصل اول کتاب به معرفي سيستم بازار و کسب و کار آزاد و در ادامه به لزوم وجود نظام راهبري شرکتي مناسب و رعايت اخلاق کسب و کار در محيط تجاري ميپردازد. در فصل دوم، مفهوم راهبري شرکتي شامل تعريف، ساختار و برخي ويژگيهاي با اهميت آن مورد بحث و تحليل قرار ميگيرد. در فصل سوم، مقدمهاي بر اخلاق کسب و کار ارائه ميشود. تئوريهاي اخلاقي از جمله مطالب قابل توجه اين فصل ميباشد. فصل چهارم به نقش و مسئوليتهاي هيأت مديره در شرکت و جايگاه آن در راهبري شرکتي اختصاص دارد. فصل پنجم در رابطه با نقش و مسئوليت کميتههاي هيأت مديره و اهميت کارکرد آنها در نظام راهبري شرکتي است. در فصل ششم، نقش و مسئوليتهاي مديريت اجرايي مورد بررسي قرار ميگيرد. فصل هشتم به مسئوليت و نقش حسابرسان داخلي در شرکتها و در نظام راهبري ميپردازد؛ و بالاخره در فصل نهم، نقشها و مسئوليتهاي حسابرسان مستقل در بهبود راهبري شرکتها و در نهايت افزايش ارزش آنها مورد بحث قرار ميگيرد.