جزاير ايراني خليج فارس (نخستين اعاده حاكميت ايران بر تنب بزرگ تنب كوچك و ابوموسي در سال 1951/1329)

ناشر: دنياي اقتصاد
نويسنده: مسعود كوهستاني‌نژاد
قطع: رقعي
نوع جلد: شوميز
زبان: فارسي
تعداد صفحات: 340
سال انتشار: 1393
نوبت چاپ: 1
وزن: 380
شابک: 9786007106563
قيمت: 50,000تومان
موجودي : موجود نیست

درباره‌ی کتاب

ساليان طولاني است که خليج فارس و جزاير ايراني آن، موضوع تاليف صدها عنوان کتاب و ده‌ها و صدها پروژه تحقيقاتي و تعداد بي‌شماري مقاله است. مولفان، محققان و مورخان در تاليفات و تحقيقات خود، ابعاد مختلفي از موضوع خليج فارس را مورد بحث و بررسي قرار داده و تاکنون موفق شده‌اند دستاوردهاي مهمي را در اين زمينه ارائه کنند. با وجود چنين تلاش عظيمي، باز هم پژوهش‌هاي جديدي در دست انجام است. اين روند به تعميق هر چه بيشتر مباحث و تحقيقات در اين زمينه کمک بزرگي خواهد کرد. از جمله رويدادهاي مغفول‌مانده در پژوهش هاي پيرامون خليج فارس، واقعه اعاده حاکميت همه‌جانبه ايران بر جزاير تنب و ابوموسي در بهمن و اسفند 1329/ژانويه و فوريه 1951 است. ابعاد اين واقعه آنگاه اهميت بيشتري مي‌يابد که بدانيم در فاصله سال‌هاي 1904/1322 قمري (توافق ايران و بريتانيا در مورد عدم مداخله در امور جزاير سه‌گانه) تا سال 1971/1350 که دولت ايران توانست حاکميتش را بر آن جزاير به‌طور دايم تثبيت کند، جز در سال 1329/1951 در هيچ زماني دولتمردان ايران تلاش همه‌جانبه و گسترده‌اي براي اعاده حاکميت خود بر آن جزاير نکردند. تا قبل از آن سال، ماموران دولتي (از جمله ماموران گمرکات) يا برخي از واحدهاي نظامي ايراني، به دفعات سرکشي‌هايي به آن جزاير کرده بودند که بلافاصله با عکس‌العمل نيروهاي بريتانيايي مستقر در خليج فارس مواجه مي‌شدند ولي آنچه از سوي دولت ايران در سال 1329 انجام شد، کاملا برنامه‌ريزي‌شده و همه‌جانبه و نتيجه آن اعاده حاکميت ايران بر جزاير سه‌گانه از هفتم بهمن/28 ژانويه تا حداقل اواسط اسفند ماه 1329/اوايل مارس 1951 بود. آنچه در کتاب حاضر مورد بحث و پژوهش قرار گرفته، دو موضوع وابسته به هم شامل وضعيت جزاير ايراني خليج فارس در سال‌هاي پاياني قرن نوزدهم تا اوايل سلطنت رضا شاه (1306/1927) و بررسي و تحليل رويداد بهمن 1329 و اعاده حاکميت ايران بر جزاير سه‌گانه است. در واقع، ريشه‌يابي علل و عوامل رويداد بهمن 1329، ما را به بررسي جدي‌تر وضعيت جزاير در اواخر قرن نوزدهم رهنمون ساخت. علت به‌وجودآمدن چنين روندي، فقر اطلاعات تاريخي پيرامون موضوع مورد بررسي کتاب حاضر است. به عنوان مثال، تقريبا در بخش عمده‌اي از تاليفات موجود در مورد جزاير ايراني خليج فارس، توجه مولفان به وضعيت جزاير سه‌گانه از منظر حقوق بين‌المللي و دعاوي بين ايران و بريتانيا جلب شده است ولي از اوضاع ديگر جزاير ايراني از جمله جزاير هنگام و قشم و مشکلاتي که بر اثر مداخلات و نفوذ ماموران بريتانيايي در آن جزاير ايجاد شده بود، به‌ندرت مورد توجه آنان قرار گرفته است. در موردي ديگر مي‌بايد به يکي از مهم‌ترين مشکلات ايران در منطقه خليج فارس در سال‌هاي پاياني قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم که همانا موضوع اتباع ايراني ساکن در ديگر مناطق و جزاير خليج فارس ازجمله بحرين، مسقط و عمان بودند اشاره کرد. نشانه‌اي از توجه به اين موضوعات در کتاب‌هاي تاليف‌شده مورد بحث وجود ندارد.