دربارهی کتاب
قرن بيستم از دورههاي پرحادثه و پربار و استثنايي در تاريخ زندگانيِ بشر در اين كرهي خاكي است. قرني است كه شاهد دو جنگ جهاني ويرانگر، چندين جنگ منطقهاي، جنگهاي رهاييبخش و ضداستعماري و انواع و اقسام درگيريهاي محلي و قومي در نقاط مختلف جهان بوده كه جوامع بشري از آثار و عواقب برخي از آنها هنوز هم رهايي نيافتهاند. در همين قرن است كه چندين حركت انقلابي بزرگ، مانند انقلابهاي روسيه، چين صورت گرفته است.
مهمتر از همهي اينها، قرن بيستم قرن فروريزي بسياري از رؤياهاي انقلابي و ناكجاانديشيهايي بود كه در آغاز همين قرن پيدا شده بودند: نيمي از قرن بيستم به پا گرفتنِ يك اميد ــ اميد به رهايي و رستگاري ستمديدگان جهان ــ و به بر باد رفتنِ حسرتبارِ همان اميد و برافتادنِ نهادها و صور سياسي ـ اجتماعيِ برخاسته از آن، گذشت. قرن بيستم، قرن بزرگترين پيروزيها و ناكاميهاي بشري است: قرني است كه بشر در آن به كرهي ماه قدم گذاشته، اما از حل پيش پا افتادهترين مسائل سياسي ـ اجتماعي خود عاجز مانده است. علم و دانش بشري در اين قرن به حد اعلاي موفقيت و درخشش خود رسيده: ضمن آنكه نمونههايي از آلوده شدن به حد اعلاي دنائتها و تبهكاريهاي ضدانساني را نيز ارائه داده است. حيرتانگيزترين درجهي سازماندهي و پيشرفت فنيِ بشري را همراه با خفتبارترين نمونههاي سقوط و تباهيِ نسلِ بشر در همين قرن ديدهايم.
ناگفته پيداست كه روزگاري اينچنين سرشار از تناقضها و دوگانگيها در عالم عمل، در عالم نظر نيز با انواع و اقسام پيچيدگيها و باريكانديشيها همراه خواهد بود كه بازتاب آنها را ناگزير در تاريخ فلسفهي اين قرن بايد يافت.