دربارهی کتاب
«پيمان اسماعيلي» در اين مجموعه تمرکز خود را بر خلق موقعيتهايي آکنده از دلهره و هراس نهاده است.آدمهاي داستانهاي او همگي خواسته يا ناخواسته اسير يک بازي گوتيک ميشوند و در اين بازي عمدتا، حريف انسان طبيعتي نامکشوف و وهمآلود است.طبيعتي آکنده از خشونت ناتورال که بشر را به آغوش مرگ رهسپار ميکند.اين اثر با استقبال زيادي مواجه شد و جايزهي منتقدين مطبوعات را نيز نصيب نويسندهاش کرد.
—
در تکتک داستانهاي اين مجموعه نوعي هراس موج مي زند که خواهي نخواهي ذهن مخاطب را به درون خود ميکشند، هراسهايي که در تاروپود وضعيت داستاني نهادينه شدهاند و به يک نوع ايجاد حس باور رسيدهاند.
اسماعيلي در اين داستانها شيوهي برخورد با يک موضوع رعبآور را در حدي قابل قبول از کار درآورده و بر خلاف داستانهاي مشابه از نويسندگان ديگر به دامان شيوههاي فانتزي نيفتاده است.
آنچه که در اين داستانها حضوري فعال دارد نقش روان آدمي در ساختن موجوداتي هراسآور است. موضوعي که گاه در قالب پرهيب يک موجود مولد ترس تجلي مي يابد. شايد توفيق نويسنده در رسيدن به مرزهاي گونهي «گوتيک» در داستان «مرض حيوان» بيش از داستانهاي ديگر باشد، زيرا در اين داستان عنصر دلهره از همان آغاز با روح مخاطب پيوند ميخورد و همراه با روند داستان به اوج خود ميرسد:«دير آمدي! تا غروب منتظرت ماندند، نيامدي. آنها هم ماشين را برداشتند و رفتند کمپ جديد. ساختماناش را تازه تمام کردهاند. حالا ميرسيم خودت ميبيني. خيلي بهتر از جاي قبليمان است. خب يکي بايد ميماند تا تو را برساند آنجا. سوال کردن ندارد. خودت ميآمدي پيدا نميکردي. فقط کاش راننده را مرخص نميکردي. حالا بايد اين همه راه را پياده برويم. خب بله. حرفت را قبول دارم. شبانه زياد سخت نيست…»