ادوار سعید

نظریه‌پرداز ادبی، منتقد فرهنگی و فعال سیاسی فلسطینی - آمریکایی است. او در دانشگاه‌های هاروارد و پرینستون درس خوانده و استاد زبان انگلیسی و ادبیات تطبیقی در دانشگاه کلمبیا بود.
سعید یکی از بنیان‌گذاران نظریه پسااستعماری است. نظریه‌ی شرق‌شناسی از ابتکارات فکری اوست. 
ادوارد متولد ۱۹۳۵ در اورشلیم است. پدرش یک بازرگان آمریکایی فلسطینی‌الاصل بود به نام سید محسن سعید که پیش از تولد سعید به قاهره مهاجرت کرده بود. مادرش فلسطینی بود و هر دو از مسیحیان پروتستان بودند. خواهرش رزماری سعید زهلان نیز تاریخ‌دان و نویسنده‌است.
تا دوازده  سالگی در اورشلیم و قاهره به سر می‌برد. سعید خود را «یک مسیحی احاطه شده توسط فرهنگ اسلامی» می‌خواند. نام کوچک او را مادرش به دلیل علاقه به پرنس ادوارد (شاهزاده‌ی ولز) ادوارد گذاشت. 
سعید برای ادامه‌ی تحصیل به مدرسه‌ی مونت‌هارمون آمریکا رفت و مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه پرینستون دریافت کرد. در همین سال برای ادامه‌ی تحصیل وارد دانشگاه هاروارد شد و در سال ۱۹۶۰ کارشناسی‌ارشد و ۱۹۶۴ دکترای خود را در ادبیات انگلیسی دریافت کرد.
ادوارد سعید به عنوان یک فعال طرفدار فلسطین، سال‌ها برای ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی تبلیغ می‌کرد. او از ۱۹۷۷ تا ۱۹۹۱ عضو مستقل مجلس ملی فلسطین بود، اما سعی داشت تا خود را از مناقشات حزبی دور نگه دارد. او طرفدار هم‌زیستی دو دولت اسرائیلی و فلسطینی در کنار یکدیگر بود و در نشست نوامبر ۱۹۸۸ الجزیره مجلس ملی فلسطین به اعلام استقلال کشور فلسطین رأی مثبت داد.
سعید در ۱۹۹۱ در اعتراض به پیمان اسلو از مجلس خارج شد. او این توافق‌نامه را «ابزاری برای تسلیم فلسطینیان» می‌خواند. ادوارد سعید معتقد بود قرارداد اسلو به تشکیل یک دولت واقعاً مستقل فلسطینی و صلحی پایدار در منطقه نمی‌انجامد و از طرح پیشنهادی ایالات متحده آمریکا در اواخر دهه‌ی ۱۹۷۰ که خود سعید به یاسر عرفات تحویل داده بود، ضعیف‌تر است. او در نامه‌ای به عرفات نوشت که حق بازگشت آوارگان فلسطینی به مناطق اشغال شده قبل از سال ۱۹۶۷ را ارزان فروخته و برپایی شهرک‌های اسرائیلی را نادیده گرفته‌است.
روابط سعید و رهبران فلسطین به‌قدری بد بود که در اوت ۱۹۹۵ فروش کتاب‌های او در فلسطین ممنوع شد؛ اما پس از تحسین سعید از عرفات به دلیل رد پیشنهادهای اهود باراک در نشست سال ۲۰۰۰ کمپ دیوید بهبود یافت.
سعید به دلیل حمایت‌های آشکارش از فلسطین بارها مورد تهدید قرار گرفت. وی از سوی جامعه‌ی مدافع یهودیان (JDL) نازی خوانده شد و دفتر کارش در دانشگاه در ۱۹۸۵ به آتش کشیده شد.