ادبیات فرانسه (۱) انوره دوبالزاک
1400/01/02 14:37:20
ادبیات فرانسه (۱)
انوره دوبالزاک
تجربهی اینکه فردی از جزیرهای واقع در مدیترانهی آبی به پاریس بیاید، بدون دوست و یاور، بیشهرت و اعتبار، قدرت لگامگسیخته را به دست گیرد و به اطاعت وادارد و تنها و غریب با دست خالی پاریس فرانسه و بعد تمامی دنیا را فتح کند، الزاماً باید نمونهوار باشد. این رفتار ماجراجویانه نه از صفحات تاریخ جهان و از لابلای افسانهها و داستانهای شگفت و باورنکردنی، بلکه به صورت خونین با تمامی احساسات سیرابنشده و پرشور در زندگی فردی او نفوذ میکند و دنیای درونش را که هنوز بکر و دستنخورده است با هزاران حقیقت به یادماندنی تسخیر میکند.
شاید بالزاک خرد خواندن را با اعلامیههایی آموخته باشد که مغرورانه و با احساسی چون رومیان از فتوحات دوردست حکایت داشته.
بالزاک این ارادهی بزرگ جهانی را زمانی کرد که هنوز راه خود را بهدرستی نمیشناخت، او در ابتدا شغلی برنمیگزید و در زمان لویی هجدهم بود که شروع به نوشتن کرد اما نه مثل دیگران برای پول یا تفنن، بلکه برای سنجش نیروی خود و با نام مستعار، نخستین رمانهایش را مینویسد اما از قلم خود راضی نیست و برای سه چهار سال قلم کنار میگذارد و منشی دفترخانهای میشود، در این مدت میبیند و لذت میبرد و با نگاهش به داخل جهان نفوذ میکند و دوباره شروع به نوشتن میکند اما این بار با ارادهای خللناپذیر و با حرص و ولع و تلاشی سترگ.
به مسائل جانبی اهمیت نمیدهد تا بتواند تمرکز خود را بر غرایز مرموز طبیعی بگذارد و هدفاش این است که عناصر خالص را از کوران حوادث جمع کند و جوهر زندگی را از محتوای آن به دست آورد و جهانی نو خلق کند و برای اینکه این انرژی و استعداد بینهایت و دستنیافتنی برای انسان مبدل شود، فقط یک راه وجود دارد و آن تحت فشار قرار دادن و تغلیظ است و با این انرژی پدیدهها را از صافیای بگذراند که در آن تنها اشکال ناب و ارزشمند اجازهی عبور دارند، تنوع بیحساب آن اشکال پراکنده را در نظامی روشن و گویا جمع کند و این همان جاهطلبی بالزاک است، او جهان را ساده میکند تا بر آن تسلط یابد و به همین ترتیب آثار او همواره نماد شخصیت اکثریتی هستند که ارادهی بیهمتای هنری زوائد غیرضروری را از آنها زدوده است.
دنیای او فقیرتر از واقعیت اما عمیقتر از آن است، چرا که انسانهای او ناباند و اشتیاقهایش خالص و تراژدیهایش تقطیری و او با تسخیر پاریس آغاز به کار کرد.
انوره دوبالزاک نویسندهی شهیر فرانسه، متولد شهر تور در ۱۷۹۹ است، او رماننویس، نمایشنامهنویس، منتقد ادبی و هنری، روزنامهنگار، رسالهپرداز نظری و چاپخانهدار با بیش از ۹۰ رمان و داستان کوتاه و بلند که از سال ۱۸۲۹ تا ۱۸۵۵ طی سی سال حیات ادبی، تحت عنوان کمدی انسانی نوشته است. بالزاک پدر رئالیسم فرانسه نام گرفته و مضامین گوناگونی را بنمایهی داستانهایش قرار داده، رئالیسمی مکاشفهگر که اندیشهی پرتوان و خلاقیت لایزال ادبی او را اعتلا میبخشد، او با خواندن آثار والتر اسکات دریافت که رمان میتواند دربرگیرندهی ایدههای فلسفی باشد ازاینرو با تعمق در طبقات مختلف اجتماع، روانشناسی فردی و اجتماعی را گسترش میدهد و میکوشد آن تاریخی را بنگارد که تاریخنگاران از قلم انداختهاند، یعنی تاریخ آداب و رسوم و مناسبات اجتماعی، بالزاک قدرت گرفتن سرمایهداری را به تصویر میکشد و اشرافیت را به معرض نمایش میگذارد که قادر نیست خود را با واقعیتهای نوین اجتماعی انطباق دهد و مغلوب طبقهی بورژوا میشود.
"بابا گوریو" داستان تلاقی سرنوشت انسانهای گوناگون است که در قالب شخصیتهای مثبت و منفی، عناصر سازندهی داستان را تشکیل میدهند.
بالزاک در این کتاب روایت ماجرایی را پیش میبرد که حول زندگی جوان شهرستانی سادهدلی است که به پاریس آمده و در پانسیونی که محل اقامت افراد گوناگون و غریبی است اقامت میکند. داستان در پاریس بورژوایی قرن نوزدهم رخ میدهد. روایت بالزاک در تشریح فضای ویژه این پانسیون و شخصیت پردازی افراد مؤثر داستان خواننده را به میان ماجراها میبرد.
"کتاب فراز و نشیب زندگی بدکاران" یک روایت طولانی است. شخصیت اصلی این کتاب بر خلاف عنوان آن بدکاره نیست بلکه یک جنایتکار با استعداد است که زندگی دیگران را برای لذت خودش دستکاری میکند. فقط دو بخش اول داستان در مورد زندگی یک فاحشه است و دو بخش آخر به زندانی شدن یک فرد شرور و شرایط موجود در زندان میپردازد.
رازهای پرنسس دوکادینیان داستان بلندی است که در آن چهرههای شاخص بالزاکی را مییابیم، بهویژه پرسوناژهای متشخص، خوشپوش و خوشگفتار و در آن با بازی ظریفتری مواجه هستیم، بازی فریبندگی، طنازی و به تور انداختن و درواقع اثری در زمینهی مطالعات زنان.