دربارهی کتاب
... شخصيتهاي موديانو هميشه ناآرام هستند و هيچوقت احساس آرامش نميکنند. آنها دربارهي هيچ چيز اطمينان ندارند؛ نه دربارهي رگ و ريشهي خود، نه سرگذشت خود، نه حافظهي خود، نه زندگياي که از سَر ميگذرانند و نه احساساتشان. فقط سعي ميکنند تا آنجا که ميتوانند زنده بمانند. آدمهايي هستند متعلق به گذشته؛ ديگر وجود ندارند، يا اينکه تقريباً ديگر وجود ندارند... اشباحي شناور در زمان حال که فقط بهواسطهي روزگاري که از سَر گذراندهاند زندهاند و همواره در کمين چيزي هستند که بتواند آنها را دوباره به دورهاي ناپديدشده وصل کند...
از مقدمهي کتاب