|
|||
![]() دينپيرايي (رفُرماسيون) همچون جنبشي مذهبي و يزدانشناختي از دورن مسيحيت و با هدف پيرايش كاتوليسيسم سر برآورد. اين جنبش كه در نيمهي نخست سدهي شانزدهم در باختر اروپا رخ نمود بر زمينهي رونسانس و اومانيسم مسيحي در روزگاري روييد و باليد كه ساختارهاي فسرده و فسردهي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و انديشگي قرون وسطا فرو ميپاشيد. از ميان ويرانههاي اين جهان روبه خاموشي نيروهاي تازه نفس، زايا و پوينده روييدند و دست به كار ساختمان جهاني نو شدند. در اين روزگار شگفت به باورهاي كهن شك مي ورزيدند، هنر و دانش و فرهنگ باستاني يوناني ــ رومي را باز مييافتند و به مسائل ديني و فلسفي باز ميانديشيدند. در اين زمان، نگاه نويني به جهان و انسان و ماوراي طبيعت شكل گرفت، علم و دانش نوين هرچند نوپا جوانه ميزد. انسان به توانايي خود براي شناخت، دگرگونسازي و چيرگي بر طبيعت آگاه ميشد، اعتماد به نفس مييافت و خود باور ميگرديد. (از مقدمهي مترجم) |
![]()
|