درباره‌ی کتاب
اين کتاب الزاما براي اين نيست که از اول تا به آخر خوانده شود. چهار فصل اول در برگيرنده "چگونگي" هدايت‌گري است . بخش‌هاي بعدي دسته اي از سوالات هستند که به خواننده در تفکر و نوآوري براي هدايت کارکنان و يا براي رشد شخصيتان کمک مي کند. اين کتاب به عنوان يک منبع به مديران و اشخاص در راه رسيدن به نتايج بهتر و رشد پيوسته کمک مي‌کند. به خاطر داشته باشيد که اگر در حال رشد نباشيد، در حال مردن هستيد. ما بر اين باور هستيم که اغلب مردم اولي را انتخاب مي کنند.
اگر در حال رشد نباشيد در حال مردن هستيد. اين يک قانون بنيادين زندگي بر روي زمين و در دنياي تجارت امروزي است، محرکي است براي سوق دادن اکثر ما به سمت بهتر شدن در کارهاي محوله و رسيدن به آن شخصيتي که بايد داشته باشيم،همچنين ميل به "بيشتر بودن" است. با وجود اين تمايل است که واژه "هدايت توجه دنياي رشد فردي و نيز دنياي تجارت را به خود جلب نموده و به دنبال آن يک صنعت چند ميليارد دلاري سالانه و وضعيتي که همه در جستجوي هدايت گر باشند ايجاد کرده است. اکنون، بيشتر از هر زمان ديگري کارمندان به دنبال فرصت هايي براي رشد هستند و به مديران نيز مرتبا گفته مي شود که کارمندان خود را به طور منظم هدايت کنند. ما حتي با مديراني کار کرده ايم که اقرارداشتند به آنها گفته شده: "دست از مديريت برداشته و شروع به هدايت کنند. از لحاظ تئوريک مناسب به نظر مي رسد که مديران پرسنل خود را به سوي رشد و توسعه و موثرتر بودن هدايت کنند، اما در اين ميان مشکلي وجود دارد. اگر چه بسياري از مردم معتقدند که داشتن يک هدايت گر راهي عالي براي رسيدن به موفقيت است، اما تنها تعداد اندکي مي دانند که يک هدايت گر کيست و يا چه وظيفه اي برعهده اوست. هنگامي که مديران خواستار افزودن ابهامي ديگر به برنامه کاري بيش از حد شلوغ خود مي باشند، سر در گمي آغاز مي شود.
هدايت گر کيست و هدايت به چه معني است؟ به عبارتي ديگر: هدايت گر کسي است که به ديگران براي رسيدن به بهره وري بالاتر از طريق ايجاد گفتگويي که منجر به آگاهي و عمل مي شود ياري مي رساند. از طريق ايجاد محيطي که فرد قادر به بازگشت و درک اعمال خود بوده و با سوالات سخت دست به گريبان باشد، هدايت گر کمک مي نمايد تا فرد بتواند عکس العمل هايش را بررسي و با موانع پيش رويش مقابله کرده و، در حالي که با استفاده از شيوه هاي کار آمد به نتايج بهتري دست مي يابد از "روش معمول خود نيز دوري کند".
چرا اين مساله مهم است؟ چرا کمک به ديگران براي حل مشکلات فرديشان تا اين حد اهميت دارد؟ چرا مردم نمي توانند صرفا بر فعاليت هاي در دست انجام خود متمرکز شده و ساير مسائل عاطفي را کنار بگذارند؟ علي رغم نگراني بسياري از مردم و مديران، پاسخ اين است که به عنوان يک انسان ما چاره اي جز اين نداريم. اگردرصدد پيشرفت و رسيدن به درجات بالاتري از بهره وري باشيم بايد براي يادگيري نحوه از بين بردن يکي از بزرگترين موانع موفقيت، يعني عاطفه فردي، زمان زيادي صرف کنيم.
اغلب بهترين هدايت‌گرها به علت ناظر عيني بودن جزء منابع خارجي محسوب مي شوند. هر چند مي دانيم که استخدام يک هدايت گر خارجي هميشه امکان پذير نمي باشد و اغلب اوقات مردم بايد بر روي مديران، دوستان و گاهي خودشان براي هدايت کردن تکيه کنند. در اين امر کتاب فوق به شما کمک خواهد کرد. چه شخصي باشيد که سعي در روشن کردن گام هاي بعدي پيش رو داشته باشد يا مديري باشيد که به شما گفته شده براي موفق بودن به هدايت پرسنل خود نياز داريد، اين کتاب به شما کمک خواهد کرد.
اين هدف اين کتاب است. هدايت گري به زمان نياز دارد و زمان پول است. چه بر روي هدايت پرسنل تان سرمايه گذاري کنيد يا از برنامه شلوغتان زماني را به هدايت شخصي خود براي پيدا کردن راه حل مسائل چالش برانگيز اختصاص دهيد، بايد مطمئن شويد که بيشترين بازده را از سرمايه گذاري خود به دست خواهيد آورد. اين کتاب با استفاده از روش هاي مختلف به اين امر کمک مي کند:
•به عنوان يک منبع که به هدايت موفق پرسنل و همکاران کمک مي کند.
•به عنوان يک منبع که هنگامي که محدوديت زماني وجود دارد در اختيار پرسنل قرار داده تا روش هدايت گري را شروع و از آن حمايت (نه جايگزين) کنند.
•به عنوان يک منبع براي گروه ها و تيم ها وقتي درگير يک مشکل خاص، موقعيت خاص و يا سوال خاص هستند.
•به عنوان يک ابزار براي هدايت شخصي در موقعيت هاي مختلف.
