درباره کتاب هيل بيلي (روزگار آمريكايي‌هاي پشت كوه نشين) اثر جي. دي. ونس با ترجمه ی عليرضا پارساييان:

تجربه مي‌تواند معلم سختگيري باشد و اين معلم به من فهماند که داستان ترس از عدم تأمين‌مالي در بهترين حالتِ ممکن داستاني ناکامل است. چند سال پيش در تابستاني که براي رشتة حقوق دانشگاه ييل ثبت‌نام کردم، به دنبال شغلي تمام‌وقت براي جورکردن هزينه‌هاي سفرم به نيوهيونِ کانتيکت بودم. دوستي خانوادگي پيشنهاد کرد در کسب و کار نه‌چندان بزرگ توزيع سراميک و کف‌پوش‌هاي او در نزديکي شهر زادگاهم مشغول کار شوم. قطعات سراميک به‌طور باورنکردني‌اي سنگين هستند و وزنشان حدوداً از يک تا سه کيلوگرم متغير است، معمولاً هشت تا دوازده عدد از آن‌ها داخل يک کارتن بسته‌بندي مي‌شود. وظيفه اصلي من بلند کردن سراميک‌ها از پالت و آماده کردنشان براي ارسال بود. کار آساني نبود ولي سيزده دلار در ساعت دستمزدش بود و من به آن پول نياز داشتم، به همين دليل پيشنهاد را قبول کردم و تا جايي که در توانم بود شيفت خارج از نوبت و اضافه‌کاري ساعتي انجام دادم. سراميک‌فروشي حدود دوجين کارگر در استخدام داشت و بيشتر کارگرها هم سال‌هاي زيادي بود که آنجا مشغول کار بودند. يکي از کارگرها دو شغل تمام‌وقت داشت ولي نه به اين علت که به آن نيازمند بود، شغل دومش به او اجازه مي‌داد تا رؤيايش براي خلبان شدن را دنبال کند. ساعتي سيزده دلار براي يک فرد مجرد در شهر ما، درآمد خوبي محسوب مي‌شد - هزينه اجاره يک واحد آپارتمان آبرومند حدود پانصد دلار در ماه - و سراميک‌فروشي هم افزايش حقوق پيوسته‌اي را نويد مي‌داد. هرکس براي چندسال در آن شغل باقي مي‌ماند در شرايط بد اقتصادي حاکم به درآمد دست‌کم ساعتي شانزده دلار مي‌رسيد، يعني سالي 32 هزاردلار، که از خط فقر يک خانواده حسابي بالاتر است. به‌رغم اين شرايط نسبتاً با ثبات، مديريت به اين نتيجه رسيده بود که امکان بستن قرارداد طولاني‌مدت براي شغل من در انبار وجود ندارد. زماني که کار را رها کردم سه‌نفر در انبار کار مي‌کردند، من بيست‌وشش سال داشتم و با فاصلة زياد سنم از همه آن‌ها بيشتر بود. . .

این اثر توسط انتشارات  نون منتشر شده است و می توانید اين كتاب و ساير كتاب‌هاي علوم اجتماعي را از طریق خرید آنلاین از سایت فروش اینترنتی انتشارات آگاه سفارش دهید.