دربارهی کتاب
کتاب سرچشمه نوشتهي دن براون رمانيست چنان نفسگير که در حين خواندنش بارها به ضريب هوشي خود شک ميکنيد.
سرچشمه (Origin) عنوان رماني از دن براون نويسنده آمريکايي است که در ماه اکتبر سال 2017 منتشر شد. اين داستان مهيج، ماجراجوييهاي رابرت لنگدان، استاد نشانهشناسي مذاهب و نمادشناسي از دانشگاه هاروارد است که وقايع آن در اسپانيا رخ ميدهد. ژانر اين رمان معمايي و علمي-تخيلي است.
اين کتاب مانند کارهاي ديگر دن براون است، او به هزارتويي سر ميزند يا با يک مضمون رمزآلود داستان خود را آغاز ميکند. در اين داستان فردي، تئوريِ «از کجا آمدهايم و به کجا ميرويم؟» را مطرح ميکند. براون درباره «از کجا آمدهايم؟» ميگويد: «در کلاس، دانشجويي از استاد ميخواهد درباره صفر توضيح بدهد؛ که استاد ميگويد ما راجع به بعد از صفر صحبت ميکنيم، اگر پرسشي درباره آغاز يا همان صفر را داريد بايد به بخش ديني مراجعه کنيد» يعني ميخواهد بگويد علم براي قبل از پيدايش تعريفي ندارد و فقط دين براي آن تعريفي دارد.
داستان حول شخصيت دانشمند، مهندس و آيندهنگري به نام ادموند کرسچ رقم ميخورد. شخصيتي بين ايلان ماسک، استيو جابز و توني استارک. آيندهنگري که بر اساس داستان همه پيشبينيهايش درست از آب در آمده و توانسته است ساختار هوش مصنوعي کم نظيري را توسعه دهد و در عين حال موفق شده تا به يافتهاي برسد که ميتواند اساس باورهاي آييني مردم را زير سوال ببرد. او قصد دارد در مراسمي نمايشي يافته، دگرگون کننده خود را در موزه هنرهاي معاصر گوگنهايم در شهر بيلبائو به جهان اعلام کند.
مطابق روند داستانهاي دن براون همهچيز طبق برنامه پيش نميرود و ناگهان رابرت لنگدان خود را همراه با ملکه آينده اسپانيا و يک هوش مصنوعي فراتر از زمان در رقابتي عليه زمان ميبيند تا نه تنها جان خود را حفظ کند که ماموريت ناتمام دوست و شاگرد قديمياش ادموند را به سرانجام برساند.
رمان «سرچشمه» يا منشاء، پس از «فرشتگان و شياطين» (2002)، «رمز داوينچي» (2003)، «نماد گمشده» (2009) و «دوزخ» (2013) پنجمين رمان دن براون است که با محوريت شخصيت رابرت لنگدان به بازار جهان وارد شده است.
رابرت لنگدان، شخصيت خلق شده توسط دن براون براي نخستين بار در سال 2000 و در قالب داستان شياطين و فرشتگان به مردم معرفي شد. در آن داستان لنگدان استاد رشتهاي تخيلي به نام نمادشناسي مذهبي و رمزشناسي در دانشگاه هاروارد معرفي ميشد. او به دليل تخصصش در زمينه نماد شناسي ديني يک باره خود را درگير يک قتل مرموز در آزمايشگاه ذرات بنياد سرن ميبينيد و دنبال کردن آن داستان او را به واتيکان و ايفاي نقش در انتخاب پاپ ميکشاند.
با وجودي که شياطين و فرشتگان اثر پرفروشي بود اما محبوبيت و شهرت لنگدان و دان براون، 3 سال بعد اتفاق افتاد. زماني که او براي بار دوم استاد دانشگاه جذاب خود را براي روايت داستاني ديگر در ارتباط با دنياي مسيحيت احضار کرد و راز داوينچي را خلق کرد. پس از راز داوينچي دان براون (Dan Brown) داستان نماد گمشده و دوزخ را با محوريت شخصيت رابرت لنگدان نوشت.
در بخشي از کتاب سرچشمه ميخوانيم:
«ما مردماني هستيم که فنآوري را به سرحد کمال رشد دادهايم و ذهنمان هم به غايت تکامل خود رسيده. ما ديگر قصهي آهنگري را که زير آتشفشان کار ميکند يا آن خداياني که جزر و مد را ميسازند باور نداريم. ما مانند نياکانمان نيستيم.»
لنگدون که داشت به آرامي با صداي توي سالن، حرفهاي خودش را زمزمه ميکرد، به آرامي گفت، شايد هم باشيم!
صداي بلند او در سالن طنين افکند: «شايد هم باشيم! ما خودمان را انسان مدرن خردمند ميدانيم ولي هنوز نوع بشر گرفتار سلطهي بيچونوچراي خرافه و باورهاي کهن است. باور به معجزه، زنده شدن مردگان، تولد از زهدان يک باکره، خدايان خشمگيني که انسان را دچار طاعون و سيل ميکنند، وعدههاي مقدسي که در آسمانها محقق خواهند شد.»
و همينطور که او حرف ميزد، در آسمان تصاوير مألوف و آشناي مسيحيان از رستاخيز، مريم مقدس، کشتي نوح، شکافتن درياي سرخ، و تصاويري بهشتگونه و جهنموار نقش بستند.
لنگدون گفت: «حالا بياييد لحظهاي خود را جاي مورخان و مردمشناسان چند سدهي بعد بگذاريم. آيا امکان دارد که آنها هم باورهاي ما را به چشم اسطورههاي عصر جاهليت بنگرند و به قفسههاي خاکگرفتهي کتابخانه ها تبعيد کنند؟ ممکن است که آنها هم همانگونه به افکار و خدايان ما بنگرند که ما در زئوس مينگريم؟»