درباره‌ی کتاب
فيتزجرالد مي نويسد: با توجه به دهه ها پژوهش درباره فرآيند تصميم گيري و اهميت بنيادين آن براي تجارت چرا هنوز بسياري از تصميمات کليدي مديريتي به شکست منتهي مي شوند؟ پژوهش انجام شده در اين کتاب به دنبال روشن کردن جواب هاي اين پرسش کليدي است. نقش محوري فرآيند تصميم-گيري در مديريت و نيروهايي که در هزاره جديد به آن شکل مي دهند هم مورد بحث ما خواهد بود.
اگر مدير يک شرکت هستيد يا کار مديريت تجاري را در هر سطحي انجام مي دهيد، در اين بازار جهاني که روز به روز پوياتر مي شود هر روز و هر لحظه و يا بهتر است بگوييم شبانه روز در حال انجام دادن «اين کار» هستيد و به خاطر انجام آن است که پول هاي درشت مي گيريد(يا شايد هم نمي گيريد). در واقع «اين» کار عمدتا «کارکرد اصلي» مديريت تلقي مي شود که مديريت را از غير آن متمايز مي کند(لااقل در محيط هاي سازماني سنتي تري که در آنها هنوز اين تفکيک مطرح است). مقصود از «اين کار» تصميم-گيري تجاري است.
در واقع تصميم گيري آنقدر براي تلاش انساني مهم است که يک رشته علمي تمام و کمال اختصاص به مطالعه و ارتقاي فرآيندهاي تصميم گيري دارد. انبوه متفکران، دوره گردها و جادوگران حوزه مديريت کم و بيش از ميوه هاي آن و ديگر حوزه هاي پژوهشي مرتبط خوشه چيني کرده اند و آن را با مقادير معتنابهي از خرد عملي، ترديدگرايي، تردستي و موسيقي و جادو درآميخته اند و اين گونه است که تصميم گيري را به گستره ناهمگوني از نظريه ها، مدل ها، فرآيندها، ابزارها، تکنيک ها و رويکردهاي تصميم-گيري که روز به روز دامنه دارتر ورام نشدني تر مي شوند تبديل کرده اند.
حجم گسترده منابع موجود درباره فرآيند تصميم گيري، معرف اهميت محوري آن در رشته مديريت است. جالب اين که هر چند مديريت مفهومي جامع و همه گير است همچنان مباحث زيادي(البته معمولا در ميان دانشگاهيان و نه خود مديران) در اين باره مطرح مي شود که چه چيزي بنيان مديريت را مي سازد و يا بايد بسازد. انبوه تعاريفي که امروز درباره مديريت وجود دارند نمي توانند بر اين واقعيت سايه بيندازند که مديريت اساسا درباره تصميم گيري است. در اين خصوص، «دس ديرلاو» ، نويسنده «کتاب برتر درباره تفکر تجاري: مهار قدرت برجسته ترين نظريات تجاري جهان» مي نويسد: «تصميمات، جوهره مديريت هستند. در واقع مديريت بدون تصميم گيري دچار خلا خواهد بود. البته اين بدان معني نيست که هر تصميمي که مديري مي گيرد مهم است يا اين که مديران هميشه تصميمات درست مي گيرند.اکثريت عمده تصميم هايي که مديران مي گيرند به هيچ وجه اهميت زيادي ندارند و غالب تصميمات آنان نادرست هستند».
درست يا غلط طبق تحقيقي که در سال 1999 درباره 356 تصميمِ عملي شده و متنوع مربوط به سازمان هاي خصوصي ، عمومي و غيرانتفاعي سراسر ايالات متحد امريکا و کانادا انجام شد، ميزان شکست تخمين زده شده براي تصميمات مديران ارشد به رقم عجيب 50 درصد رسيد. «پل نات »، پژوهشگر و استاد دانشگاه ايالتي اوهايو، بيست سال است که روند تصميم گيري مديريتي را مورد مطالعه قرار داده و دريافته است که مديران غالباً مستقيما به مرحله نتيجه گيري مي رسند و تازه آن موقع است که سعي مي-کنند راه حلي راکه به آن رسيده اند به هر شکل اجرايي کنند. همين سوگيري باعث مي شود دامنه تحقيقات خود را محدود کنند، گزينه هاي جايگزين کمي را مد نظر قرار دهند و توجه ناچيزي به افرادي که احتمالاً تحت تاثير اين تصميم قرار مي گيرند داشته باشند. ضمن اين که غالبا درک نمي کنند که همين دلايل باعث شکست تصميمات مي شوند.
هدف اين کتاب تشويق تفکر با در نظر گرفتن ظرافت هاي تصميم گيري مؤثر است. ما بحث خود را با مرور مختصر برخي از نظرات و نظريه هاي پايه اي مرتبط با تصميم گيري تجاري، و نگاهي کوتاه به روند تکامل آنها آغاز خواهيم کرد. سپس به بررسي ملاحظاتي مانند تجارت الکترونيک، جهاني شدن و تفکر و عمل پيشرو در تصميم گيري هاي تجاري خواهيم پرداخت. بحث بعد درباره سه نمونه موفق از محيط هاي تجاري بسيار پيچيده خواهد بود و در پايان يک واژه نامه و يک بخش شامل لينک هاي متنوع به منابع مفيد تحت وب به کار اضافه خواهيم کرد. نتيجه گيري نهايي کتاب هم بيان ده گام مهم براي تقويت کارآمدي تصميم گيري هاي تجاري است. هريک از فصل هاي کتاب مي تواند مستقلا مورد توجه قرار گيرد و شما برحسب علائق و نيازهاي خود مي توانيد روال و ترتيب قرار گرفتن فصل ها را تغيير دهيد.
وقتي در مورد موضوعي ترديد داريد مي توانيد صرفا با سکه خود شير يا خط کنيد و در واقع پا در مسير قبلا پيموده شده و رايج بسياري از تصميم گيران ارشد بگذاريد. در غير اين صورت بايد درباره فرآيند تصميم گيري مطالعه کنيد اما سکه را هم هميشه به عنوان گزينه پشتيبان در جيب داشته باشيد!
