در محاق

ناشر: نيلوفر
نويسنده: سهيلا بسكي
قطع: رقعي
نوع جلد: شوميز
زبان: فارسي
تعداد صفحات: 232
سال انتشار: 1388
نوبت چاپ: 1
وزن: 265
شابک: 9789644482878
قيمت: 4,500تومان
موجودي : موجود نیست

درباره‌ی کتاب

ليواني چاي مي ريزد و سماور را خاموش مي کند. مي خواهد قبل از آمدن مهمانان شماره تلفن هاي سررسيد سال 82 را به سررسيد سال 83 منتقل کند. سال 83 سال 50 سالگي او هم است. گرچه خيلي وقت است که ديگر سالهاي عمرش را شماره نمي کند. شماره ها خود به خود مي افتند، مثل شماره هاي زمان سنج. ديگر مثل سالهاي سي سالگي، بيست سالگي و ده سالگي نيست که هر سال، يکي از خط هاي ميدانِ گِردِ دو ميداني بود، براي «دور شدن از» و «نزديک شدن به». از خانه به دبستان، از دبستان به دبيرستان، از ايران به خارج، از تجرد به ازدواج، از ازدواج به طلاق، از خارج به ايران. شايد همين جا سالهاي عمرش به شماره هاي زمان سنج تبديل شدند. اما مثل همه دونده ها تا مدتي بعد از گذشتن از خط پايان هنوز بايد مي دويد؛ براي خانه تازه و وطن تازه، براي کارهاي تازه، براي مردمي تازه. بعد بر جا ماند. جاافتاده شد. يک معناي جاافتادگي هم همين است. جاسنگيني يک کيسه پر از سالها، ساعتها و لحظه ها که وزنش را با کيلو اندازه نمي گيرند. کم کم جا مي اندازد، گود مي کند و فرو مي نشاند. حالا هر سال بعد از افتادن يک شماره ديگر، بازمانده سال رفته را در سررسيد جا مي دهد. براي سال 83 دفتري با جلد آبي خوشرنگ خريده است که مثل همه سررسيدها بلافاصله بعد از جلد آن نقشه تهران است. «چرا تهران، نه ايران؟» «چرا نه؟ تهرانِ بزرگ همه ايران است.»