برندسازي مقصد گردشگري (ضرورياتي براي موفقيت در برندسازي مكان)

ناشر: دنياي اقتصاد
مترجم: علي صميمي - ساسان قاسمي
نويسنده: بيل بيكر
قطع: رقعي
نوع جلد: شوميز
زبان: فارسي
تعداد صفحات: 222
سال انتشار: 1393
نوبت چاپ: 1
وزن: 260
شابک: 9786007106518
قيمت: 35,000تومان
موجودي : موجود نیست

درباره‌ی کتاب

رشته‌هاي احساسي زيادي بين مردم و مکان‌هايي که در آنها زندگي مي‌کنند، از آن‌ها ديدن مي‌کنند و در آنها کار مي‌کنند وجود دارد. اين احساسات موجود در مکان‌ها بعد جديدي است که با تمرکز بر آن‌ها مي‌توان اعمالي مانند برندسازي مکان و بازاريابي جوامع را تعريف کرد. اين واقعيتي است که در مصرف‌کنندگان و بازاريابان کالاهاي مصرفي کمتر ديده مي‌شود که فرآيندهاي برنامه‌هاي موجود با سرعت زياد پيش بروند. شهرها، بايد به طور مداوم خود را با شرايط محيط در حال تغيير وفق دهند و در عين حال تعادل بين ديدگاه‌ها و ارزش‌هاي ساکنان همواره حفظ شود. مکان‌هايي که مايل‌اند به شهرت‌هاي بلند پروازانه‌اي برسند بايد به برخي سوالات پاسخ دهند: •ما مي‌خواهيم به چه چيزي شهره باشيم؟ •چگونه مي‌توانيم مانند همه نباشيم و خود را رقابتي کنيم؟ •دوست داريم وقتي مردم با اسم ما مواجه مي‌شوند چه احساسي کنند و چه فکر کنند؟ •چگونه مي‌توانيم با منابع در دسترس خود بهترين نتايج را بگيريم؟ اين سوالات در قلب برندسازي وجود دارد. براي اينکه بتوانيم به اين سوالات پاسخ دهيم يک شهر بايد مشتري‌محور، استراتژي‌محور و رويايي باشند تا بتوانند برند را در راهي بسازند که موجب احساسات مثبت، احترام و وفاداري افراد شود. بايد اين موضوع کاملاً روشن شود که يک برند چيست، چه مي‌کند، چرا جذاب است و چرا براي مخاطبان خاصي مهم است. مکان‌ها مانند هم نيستند. برندي که در يک مکان مؤثر است ممکن است لزوماً در برندسازي محل ديگر سودمند نباشد. فرآيندهاي مقرر در برندسازي هر مکان ابزارهاي خاص خود را مي‌طلبد که اين ابزارها به وسيله برخي از شرايط موجود در مکان تعيين مي‌شوند. در حالي که سابقه برندسازي محصولات به چند دهه مي‌رسد، اما برندسازي مقصد گردشگري و مکان‌ها مفهوم تازه‌اي است که تاريخ پيدايش آن به دهه 90 ميلادي باز مي‌گردد. اولين رويکرد استراتژيک به برندسازي مقصد گردشگري در سطوح ملي آغاز شد. کشورهاي استراليا، هنگ کنگ و اسپانيا اين عمليات را با آغوش باز پذيرفتند و آن را به درستي اجرا کردند. سپس برندسازي در سطوح شهرهاي بزرگ مانند سياتل ،لاس وگاس و پيتزبورگ به کار گرفته شد که در زمره‌ اولين پيشگامان شهرهاي آمريکا در استفاده از اين اصول بودند. اين‌ها نوآوراني بودند که اصول برندسازي مکان را براي رقابت مؤثر در عرصه جهان پر رقابت امروز معرفي کردند و چهار چوبي براي تصميم‌گيري استراتژيک در اين زمينه فراهم کردند و موجب افزايش مسئوليت ذينفعان شهري براي ايجاد اصول بازاريابي مکان‌ها شدند. جرمي هيلدرت مدير برندسازي مکان در يکي از آژانس‌هاي لندن بيان مي‌کند: «ما تمايل داريم که به يک شهر مانند يک ستاره که در جايگاه برتر خود ثابت است فکر کنيم، در حالي که در واقع شانس برتر بودن يک شهر ثابت نيست و مي‌تواند تحت تأثير مسائل مختلف در طول زمان متغير ‌باشد. ادراکات ما نيز به مرور زمان تغيير مي‌کند و اين ادراکات همبستگي کمي با واقعيات دارند. افکار ما چنان است که مدت زمان زيادي نگرش مثبتي به يک مکان داريم، حتي اگر آن مکان ديگر لايق اين مثبت‌انديشي ما نباشد و در واقع جذابيت‌هاي آن مکان در ذهن ما به طور مطلوبي ثبت مي‌شود که در واقع اين همان مفهوم برند است. بنابراين برند يک شهر عبارت است از تصوير کلي آن شهر و مجموعه آنچه که از شهر در ذهن افراد تداعي مي‌شود و برندسازي عبارت است از اعمال آگاهانه‌اي که موجب تغيير و ارتقا يک تصوير ذهني مي‌شود.» اکثر متفکران برند مکان، برند‌سازي را از اجزاي ضروري در برنامه‌هاي گردشگري و از ابزارهاي مهم توسعه جوامع مي‌دانند که اهميت آن در مباحث بازاريابي و گردشگري تا جايي ارتقا يافته است که انجمن جهاني بازاريابي مقصد گردشگري که به عنوان بزرگ‌ترين نهاد رسمي بازاريابي مقصد گردشگري به حساب مي‌آيد، توسعه استراتژي برند را به عنوان يکي از موارد مهم مجوز رسمي اين موسسه به مکان‌ها تعيين کرده است. در حالي‌که برندسازي مکان در سراسر دنيا بسيار پذيرفته شده است، اما برخي آن را به اشتباه يک مد زودگذر مي‌دانند. براي آنکه بدانيم انتقاد اين گروه از افراد چقدر وارد است، مي‌توان به اين مسئله توجه کرد که اين افراد مفهوم برند سازي را به طور کامل درک نکرده‌اند و آنچه که آن‌ها مي‌دانند فراتر از يک لوگو و يک شعار تبليغاتي نيست. آن‌ها مزاياي تهيه چهارچوبي استراتژيک را در نظرنمي‌گيرند. ديدگاه مالکوم آلان به اين مسئله قابل توجه است. «برندسازي مکان يک نظم جديد مرتبط با موضوع مکان است که امروزه پيروان اندک، اما رو به رشد آن، در بسياري نقاط به وسيله برنامه‌ريزان شهري، گردشگري و مسئولان توسعه اقتصادي مورد تمسخر قرار مي‌گيرند، زيرا بسياري از اين افراد برندسازي را در يک مد زودگذر مي‌دانند و تنها آن را روشي براي جذاب‌تر کردن برنامه‌ر

همراه اين کتاب خريداری شده